ما نصیحت به جای خود کردیم روزگا ری در این بسر بردیم
گر نیا ید به گوش رغبت کس بر رسولا ن پیام باشد و بس
برگرفته از:http://www.hossenkaratan.blogfa.com/
چهار چيز براى چهار غرض آفريده شده است :
(الف : مال براى انفاق نه امساك .)
(ب : علم براى عمل ، نه جدل .)
(ج : عبد براى تعبد، نه تنعم .)
(د : دنيا براى عبرت ، نه عمارت .)
برگرفته از سایت:www.hossenkaratan.blogfa.com/
مرگ با گناهان آمد جنت با نعمت ها رفت
ترانه و موسیقی آمد تلاوت قرآن رفت
محبت دنیا آمد خوف آخرت رفت
قوم پرستی آمد برادری رفت
چشم چرانی آمد آبرو رفت
وام آمد خیروبرکت رفت
اعتیاد آمدوجدان رفت
ماهواره آمد غیرت رفت
شراب آمد ایمان رفت
دروغ آمداعتماد رفت
غیبت آمدمحبت رفت
تلفن آمد صله رحم رفت.
پول آمد همه چیز رفت.
برگرفته از: آرام تر از موج دریا
جلسه غيبت = جلسه شيطاني
موضوع جلسه: بردن آبروي برادر مؤمن
رئيس جلسه: شيطان
دبير جلسه: نفس اماره
منشي جلسه: هواي نفس
زمان جلسه: وقت بيكاري
مكان جلسه: هر كجا خدا فراموش شود
حضار جلسه: عناصر ضعيف الايمان
پذيرائي جلسه: گوشت برادر مؤمن
از شركت در اين جلسات جداً خودداري فرمائيد
برگرفته ازwww.noorway.blogfa.com/
از ابوبرزه رضي الله عنه روايت است که رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند:هرگز دو پاي انساني در قيامت از جا تکان نخواهد خورد تا اينکه از چهار چيز از او پرسيده شود: 1- از عمرش که در چه راهي فنا نموده است 2- و از علمش که چه قدر به آن عمل نموده است. 3- واز مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهي خرچ نموده است4- واز جسمش که در چه راهي پوسيده نموده است.
(روايت: ترمذي ، صحيح الترغيب والترهيب: 3592)
لطفا من را بزن!
جناب شيخ!
لطفا من را بزن!
پس از پایان سخنرانی جوانی نزدم آمد و گفت: جناب شیخ می خواهم با شما صحبت کنم. گفتم با کمال میل. گفت: من تحت تاثیر حرف های شما قرار گرفته ام و به خدا جز توبه تصمیم دیگری ندارم.
گفتم: تصمیم درستی گرفته ای. به بخشش الله و به خیر او امیدوار باش..
در حین صحبتم با او درباره ی فضیلت توبه متوجه شدم که نگاهش ناگهان بسوی زمین متوجه می شود . دوباره یه من نگاه می کند. سپس به من گفت: شیخ! می شه من رو برنی؟
با تعجب گفتم: بله؟!
گفت: می شه من رو بزنی؟
گفتم: جدی می گویی؟
گفت: بله. جدی می گم.
گفتم: چرا؟
گفت: الان که دارم با شما حرف می زنم مست هستم. سعی می کنم حواسم رو جمع کنم اما عقلم تحت کنترل خودم نیست. به خدا من به دنبال خیر هستم، خواهش می کنم توی سرم بزن تا حواسم بیاید سر جایش!
تعجب کردم... این اولین باری که توی چنین موقعیتی قرار می گرفتم...
گفتم: چند سال داری؟ گفت: 18 سال
گفتم: فقط 18 سالت هست و گرفتار الکل هستی؟! اگر پدرت از این مساله باخبر شود چه خواهی کرد؟
گفت: خدواند پدرم را هدایت کند. و چیزی نگفت. گفتم: چرا؟ گفت: چون پدرم شرب خمر را یادم داده!
گفتم: پدرت مشروب خور است؟ گفت: بله، همینطور برادرم و عموهایم. من هم مدتهاست گرفتارم.
ادامه داد: تعجب خواهی کرد اگر بگویم تنها انسان صالح توی خانواده ی ما مادرم است. الان حدود 30 سال است که مادرم با پدرم زندگی می کند و پدرم و همه ی خانواده اینطور هستند. پدرم ما را به کشورهای دیگر می برد و پیش می آمد که ما را با خود به رقاصخانه ها می برد و مادرم را هم مجبور می کرد که همراه ما بیاید... مادرم تویی آن محل فساد فقط سرش را زیر می انداخت و می گفت: سبحان الله... الحمدلله... لا اله الا الله... الله اکبر... تا اینکه برمی گشتیم.
میخواهم توبه کنم شاید خداوند چشمان مادرم را به توبه ی من روشن کند...
گفتم: جز مشروب خوری، مشکل دیگری هم داری؟ او هم گناهان بزرگ دیگری را نام برد...
بهش گفتم: نماز هم می خوانی؟ گفت: نه، چهار سال می شود نماز را ترک کرده ام. فقط توی مدرسه گاهی نماز می خوانم، آن هم بدون وضو!
گفتم: عجیب است! چهار سال بدون نماز؟ انجام این گناهان با ترک نماز خیلی طبیعی است. پروردگار می گوید: «نماز از فحشا و منکر باز می دارد» (سوره ی عنکبوت:45)
به او گفتم: اگر جدی هستی شروع به نماز خواندن کن، همینطور دست از نوشیدن مشروب بردار و همه ی فواحش را ترک کن. اگر واقعا جدی هستی بعد از یک هفته خواهم دیدت...
بعد از یک هفته به دیدنم آمد. گفتم چه کار کردی؟ گفت: قسم به خدا که حتی یک نماز را ترک نکردهام و نه حتی یک جرعه مشروب به دهانم نزدیک نکرده ام...
گفتم: حتما دوستانت را عوض کن. مطمئن باش خداوند به جای آنها دوستان خوبی به تو خواهد داد. یک هفته بعد باز بیا پیش من.
دفعه ی بعد که او را دیدم گفت: مژده بده شیخ! دوستان قدیمی را رها کردم. همینطور از گوش دادن ترانه های بی معنی دست کشیده ام. الان هم روزی حداقل یک جزء کلام الله را می خوانم و همینطور نمازهای سنت را هم می خوانم و هر عمل خیری که از دستم بربیاید بین خودم و خدایم انجام می دهم.
الان احساس می کنم در سعادت و خوشبختی بزرگی سیر می کنم. سعادتی که دنیا به اندازه ی آن ارزش ندارد و جز در طاعت پروردگارم جای دیگری آن را پیدا نخواهم کرد.
با خودم گفتم: سبحان الله! رحمت پروردگار چه بزرگ است... تا قبل از یک ماه همین جوان در حال مستی با من حرف می زد و الان نماز تهجدش هم ترک نمی شود و نور ایمان از صورتش نمایان است!...
برگرفته از نوار «داستانهایی که نشنیده ای» شیخ ترکی الغامدی (سایت یا له من دین)
از سهل بن سعد رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: آنکه ميان ريش و ميان دو پايش (فرج) را برايم ضمانت کند، من بهشت را برای او ضمانت می کنم.
چهل اخلاق و رفتار پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم
دائماً متفکر بود
اکثر اوقات ساکت بود
خلقش نرم بود
کسي را تحقير نميکرد
دنيا و ناملايمات هرگز او را به خشم نميآورد
حقي پايمال ميشد از شدت خشم کسي او را نميشناخت تا اينکه حق را ياري کند
هنگام اشاره به تمام دست اشاره ميفرمود
وقتي خوشحال ميشد چشمها را به هم مينهاد
بيشتر خندههاي آن حضرت تبسم بود
بقیه در ادامه مطلب
از ابوبرزه رضي الله عنه روايت است که رسول الله صلي
الله عليه و آله وسلم فرمودند:هرگز دو پاي انساني در
قيامت از جا تکان نخواهد خورد تا اينکه از چهار چيز از او
پرسيده شود:
1- از عمرش که در چه راهي فنا نموده
است
2- و از علمش که چه قدر به آن عمل نموده است.
3- واز مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهي
خرچ نموده است4
- واز جسمش که در چه راهي پوسيده نموده است.
(روايت: ترمذي ، صحيح الترغيب والترهيب: 3592)
حضرت رسول صلی الله علیه و سلم:
1.الصلاه معراج مومن:نماز معراج مومن است.
2.الصلاه نور مومن:نماز نور مومن است.
3.علم الایمان الصلاه:علامت و نشانه ی ایمان نماز است.
4.الصلاه عماددینکم: نماز پایه و ستون دین شماست.
5.علم السلام الصلاه:نماز پرچم اسلام است.
از عمران بن حصین (رض)روایت است که گفت
مردی نزد پیامبر(ص)آمد و گفت:السلام علیکم"
پیامبر جواب سلام او را داد و مرد نشست" پیامبر
(ص) فرمودند ده(ده حسنه پاداش برد)
سپس دیگری آمد و گفت:السلام علیکم و رحمه
الله؛ پیامبر(ص)جواب سلام او را داد و مرد
نشست پیامبر (ص) فرمودند بیست( بیست حسنه پاداش برد)
و سپس یکی دیگر آمد و گفت: السلام علیکم
و رحمه الله و برکاته ؛ایشان جواب سلام او را داد
و مرد نشست و پیامبر(ص) فرمودند سی
( سی حسنه پاداش برد) "
زیرا لسلام علیکم یک حسنه و رحمه الله یک
حسنه و برکاته یک حسنه است و هر حسنه
ده برابر پاداش دارد
*ابو داود:5159و ترمذی:2690*